سر امتحان برگه تقلبم و در آوردم دارم مینویسم. مراقبه دیده میگه تقلبه؟؟
گفتم نه پس دعای ابوحمزه ثمالیه
رفتم درمونگاه , منشيه ميگه : مريض شماييد؟
گفتم پَــــ نَ پَــــ من ميکروبم ,اومدم خودمو معرفي کنم!
رفتم آلبالو بخرم... یارو میگه بریزم تو پلاستیک؟ پ نه پ همینجوری دونه ایی بده بندازم دور گوشم خوشگل شم!!!
رفتم آموزش دانشکده ،مسئول دانشکده داشت مدارکمو تکمیل میکرد، گفتش شماره شناسنامه داری؟ گفتم: پـَـ نـَـ پـَـ گذر موقتم سه ماه سه ماه تمدیدش میکنم
وسط جاده خلخال زنجان پنچري ماشينمو مي گرفتم يه آقاه رسيد گفت پنچر شدي؟
گفتم پـَـ نـَـ پـَـ لاستيکم گرمش شد در آوردم هوا بخوره!!
رفتيم پايگاه انتقال خون ميگه شمام اومدين خون بدين؟
پـــ نه پــ ما پشه ايم اومديم مهموني…!
بهم ميگه عاشقي ؟
پَ نه پَ تو يه فيلم رمانتيک بهم نقش دادن يه ريز دارم تمرين ميکنم !
زنگ زدم اورژانس میگم تصادف شده ... یارو میپرسه کسی هم صدمه دیده؟
نه پس فقط زنگ زدم بگم همه سالمند که از نگرانی درتون بیارم !
چهل کيلو بار دستمه ميگم کمرم شکست بيا بگير... ميگه بار رو؟! پ نه پ ننه بزرگ منو غم بي کَسيش کمرمو شکسته!
رفتم ساعت سازی به یارو میگم ساعتم کار نمیکنه، میپرسه یعنی درستش کنم؟
میگم نَــه پَــس باهاش صحبت کنید سر عقل بیاد بره سر کار !